به گمانم نگهم دل به کسی بست که نیست
و دلم غرق تمنای کسی هست که نیست
همه شهر به دلدادگی ام می خندند
که فلانی شده از چشم کسی مست، که نیست
«تو به من گفتی ازین عشق حذر کن» ... آری
و تو گفتی که ره عشق تو سخت ست، که نیست
مدتی هست به دلسوزی خود مشغولم
که دلم بند نفس های کسی هست که نیست...
فریدون_مشیری
چهارشنبه شانزدهم فروردین ۱۳۹۶| 19:57 |منصور باصري|
متن عاشقانه داستان عاشقانه شعر عاشقانه...برچسب : نویسنده : mansour1368a بازدید : 130