متن عاشقانه داستان عاشقانه شعر عاشقانه

همچی داره محو میشه...

خاطرات مات شدن...

حتی افکارم...

تصویر چهرت پشت ابرها داره هر سال دورتر میشه...

اما دلم هنوز قرص و محکم ایستاده فراموش نشی...

تولدت مبارک ...تولدم مبارک

متن عاشقانه داستان عاشقانه شعر عاشقانه...

دلم با غیر تو کی گیر آرام... تولدت مبارک،،، نیست همیشگی... هم روح من... متن عاشقانه داستان عاشقانه شعر عاشقانه...

دست خودم نیست بیش از 13 ساله که به تو فکر میکنم فرقی نداره 130 سال دیگم همینه... متن عاشقانه داستان عاشقانه شعر عاشقانه...

13 سال که این وبلاگ رو دارم... نمیدونم اصلا کسی وبلاگ نگاه میکنه یا اصلا هنوزم جوونها با وجود اینهمه نرم افزار دیگه اصلا وبلاگ مینویسند یا نه اما...این وبلاگ با شروع یه عشق پاک شروع شد، عجیب و غریب، خیلی گذشت اما فکرش موند، نمیدونم کجاست، کیه، در چه حالیه اما از روز اول میدونستم هرگز آینده ای نخواهیم داشت،بچگی بود، هوس بود، عشق بود یا هر چیز دیگه زمان نشون داد منتظر نمیمونه...امیدوارم سالهای سال بیام خودم تنهایی اینجا و اینارو بخونم و شاید تو هم دوباره یه روزی بیای و سلام بگی...  متن عاشقانه داستان عاشقانه شعر عاشقانه...ادامه مطلب

دلم می خواست برایت بنویسم وسعت تنهاییم را 

که به اندازه ی تمام شب هایی ست که با تو زیر نور ماه قدم نزده ام و دست های آسمان شب را به پاسِ حضورت نبوسیده ام،خیابان به خیابانش را با تو نگشته ام و با هر گوشه کنارش خاطره ای نساخته ام.دلم میخواست برایت بگویم حجمی از دلتنگی هایم را،که به وسعت همه آن سالهایی ست که تو را ندیده ام و روزها را با فکر تو به پایان نرسانده ام. . .

متن عاشقانه داستان عاشقانه شعر عاشقانه...

اسفند که میشه حالم داغونتر میشه

کاش هیچوقت شروع نشده بود... 

سالها گذشت و من هنوز تولدت را فراموش نمیکنم... 

مبارک باشد، مبارکش باشد آرامش من... 

متن عاشقانه داستان عاشقانه شعر عاشقانه...

خوب میدونم که اومدی تا ببینی هنوز حواسم هست یا نه

آره جوابش واضحه 

اسفند ماه توئه 

^{تولدت مبارک}

اما یه چیز بهت بگم 

اگه هنوز دلت اینجاست 

20 روز دیگه وقت داریم

به خودت بیا

اگه هنوز شانسی واسمون متصوری

متن عاشقانه داستان عاشقانه شعر عاشقانه...

رفته بودم جایی که نشان از ما داشت روزهایی که سفید پوش می نشتیم به آب ها خیره می شدیم  و به هم دیگر چه روزهایی بودند آن روزها دلم گرفت زل زدم به آسمان خدایا خوشبختی من نیست... با زهم قلبم درد گرفته بود متن عاشقانه داستان عاشقانه شعر عاشقانه...ادامه مطلب

خب تموم شد...

تموم شدی...

تموم شدم...

صرف این فعل از اول تا آخرش غلط بود

ما باید از آخر به اول میومدیم...

دیگه فرقی نمیکنه

متن عاشقانه داستان عاشقانه شعر عاشقانه...

امشب به قصه ی دل من گوش می کنیفردا مرا چو قصه فراموش می کنیاین در همیشه در صدف روزگار نیستمی گویمت ولی توکجا گوش می کنیدستم نمی رسد که در آغوش گیرمتای ماه با که دست در آغوش می کنیدر ساغر تو چیست که با متن عاشقانه داستان عاشقانه شعر عاشقانه...ادامه مطلب