متن عاشقانه داستان عاشقانه شعر عاشقانه

13 سال که این وبلاگ رو دارم... نمیدونم اصلا کسی وبلاگ نگاه میکنه یا اصلا هنوزم جوونها با وجود اینهمه نرم افزار دیگه اصلا وبلاگ مینویسند یا نه اما...این وبلاگ با شروع یه عشق پاک شروع شد، عجیب و غریب، خیلی گذشت اما فکرش موند، نمیدونم کجاست، کیه، در چه حالیه اما از روز اول میدونستم هرگز آینده ای نخواهیم داشت،بچگی بود، هوس بود، عشق بود یا هر چیز دیگه زمان نشون داد منتظر نمیمونه...امیدوارم سالهای سال بیام خودم تنهایی اینجا و اینارو بخونم و شاید تو هم دوباره یه روزی بیای و سلام بگی...  بخوانید, ...ادامه مطلب

می خواهمت ، مانند معتاد خماری که... مانند آزادی برای بی قراری که...    می خواهمت ، از عشق کاری برنمی آید مانند چشمی خیس در پشت قطاری که...    می خواهمت ، در خنده های یادت افتادن می خواهمت ، در گریه بی اختیاری که...    می خواهمت ، در ضربه های سر به دیوارم در خواندن امّن یجیب انتظاری که...    می خواهمت ، اندازه سی سال تنهایی سی سال پاییزم به دنبال بهاری که...    من دلخوش پایان هر پاییز می مانم روزی ' مرا در جوجه هایش می شماری ' که...,پاییز,پاییز طلایی,پاییز صحرا,پاییز تنهایی,پاییز آمد,پاییز سال بعد رستاک,پاییز پدر سالار,پاییز چهرازی,پاییز طلایی mp3 download ...ادامه مطلب